Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-08@19:29:24 GMT

اقتصاد کشور را با اعانه نمي‌شود اداره کرد

تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۵۲۳۰۸

خبرگزاري آريا - معاون سرمايه‌گذاري سازمان ميراث‌فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري گفت: «واقعيت انتخابات نشان مي‌دهد که اصلاً ورود در اين انتخابات، عالمانه نيست و برخي کانديداها متوجه نيستند که مي‌خواهند يک کشوري را اداره کنند.»

به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از سازمان ميراث‌فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري، در ميان وعده‌هاي انتخاباتي که اين روزها از نامزدهاي رياست‌‌جمهوري شنيده مي‌شود، افزايش چند برابري يارانه‌ نقدي بيشترين توجه‌ها را به خود جلب کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برخي اين سياست را عوام‌گرايانه و برخي ديگر، آن را ابزار لازم براي برقراري عدالت در جامعه مي‌دانند. جدا از جدال‌هاي سياسي، از نگاه تحليلگران، ارائه تحليلي اقتصادي براي اين موضوع ساده است. به عبارتي، اگر اين وعده با توجه به شرايط جاري اقتصاد توجيه‌پذير باشد، سياستي عدالت‌خواهانه و اگر تنها براي کسب آراي نيازمندان بيان شود، سياستي عوام‌فريبانه است.
در اين خصوص و با توجه به شرايط کنوني اقتصاد کشور، سعيد شيرکوند، اقتصاددان و معاون سرمايه‌گذاري سازمان ميراث‌فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري مي‌گويد: «برخي کانديداها متوجه نيستند که مي‌خواهند يک کشوري را اداره کنند. اين در حالي است که وقتي يک فرد مي‌خواهد کشوري را اداره کند، در زمان کانديداتوري و اعلام رسمي مواضع خود، بايد برنامه‌هاي دقيقي را عرضه و بيان کند.» به باور شيرکوند، «متاسفانه کشورداري با عوام‌داري اشتباه گرفته‌ شده است. دولت که بنا ندارد براي مردم دلبري کند، بناي دولت اين است که وظايف خود را انجام دهد.» او متذکر مي‌شود: «رويکرد دو کانديداي هم‌نظر در ارتباط با بحث يارانه‌ها، رويکرد اعانه دادن و به نوعي پرداخت به مردم براي تأمين زندگي است، اما اقتصاد را نمي‌شود با اعانه اداره کرد.»
آنچه در ادامه مي آيد مشروح گفت‌وگوي منتشر شده در خبر آنلاين با سعيد شيرکوند، اقتصاددان و معاون سرمايه‌گذاري سازمان ميراث‌فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري است.

* با نزديک شدن به موعد انتخابات، برخي از نامزدهاي انتخاباتي با اتخاذ رويکردي پوپوليستي و دادن وعده‌هاي عوام‌پسند همچون سه‌برابر کردن يارانه‌هاي نقدي، اشتغال 5 ميليون نفر و وعده‌هاي مسکني سعي در افزايش سهم خود از سبد آرا دارند. شما فرجام اين وعده‌ها را چه مي‌دانيد؟
به نظر من، صحبت‌هاي کانديداها را از دو منظر مي‌شود مورد تجزيه و تحليل قرار داد. يک نکته اين است که به‌طور کلي در کشور ما برخي از حوزه‌هاي علم، هنوز به‌عنوان علم پذيرفته نشده‌اند و نگاه به مسائل آن حوزه هيچ‌گاه علمي نبوده است، بنابراين کساني که در آن حوزه‌ها حضور پيدا مي‌کنند، به خود اجازه مي‌دهند راجع به هر مسئله‌اي، هر چه به ذهنشان مي‌رسد، بيان کنند. چون سخن‌شان علمي نيست که نقدپذير و قابل‌راستي‌آزمايي باشد. همين‌طوري يک‌سري وعده‌ها را مي‌دهند و جلو مي‌روند. چون فکر مي‌کنند که بايد بگويند و بروند.
شما اگر دقت کنيد، در حوزه پزشکي و جراحي هيچ‌کس همين‌طوري ورود نمي‌کند و هيچ‌کسي هم کار جراحي را به دست يک پرستار يا پزشکيار نمي‌دهد. چون مي‌دانند جراحي يک علم است و براي خود چارچوب و حساب و کتاب دارد. يا فرض کنيد، بلندمرتبه‌سازي در معماري يک علم است. هيچ‌کس حاضر نيست پول خود را به دست هر کسي بدهد که براي او برج 30 طبقه بسازد. چون مي‌داند برج 30 طبقه يک چارچوب‌هاي تعريف‌شده دارد. اين چارچوب‌هاي تعريف شده در قالب دانشگاه‌ها و کتاب‌هاي علمي قابل‌ارزيابي و بررسي است. اما در حوزه اقتصاد، کسي قبول ندارد که اقتصاد يک علم است و به همين دليل، افراد به خود اجازه مي‌دهند آرمان‌هاي خود را بگويند، در حالي که اصلاً در آرمان‌ها و آرزوها بين اقتصاددانان اختلاف‌نظر نداريم. کساني که در حوزه اقتصاد صحبت کرده‌اند، همه گفته‌اند بايد اشتغال کم شود، درآمد افراد بالا رود و فقر ريشه‌کن شود. همه اين ديدگاه‌ها مشترک است. آنچه که در حوزه اقتصاد، بحث را علمي مي‌کند، اين است که بگوييد چگونه مي‌خواهيد اشتغال ايجاد کنيد؟ در چه بخشي، با چه مکانيزمي و چه چارچوبي؟
حالا اگر همين بحث به انتخابات امروز ايران مرتبط بدانيم ــ البته نه‌تنها انتخابات کنوني، در گذشته هم اين‌چنين بوده است ــ مي‌بينيم هر کسي کانديد مي‌شده، فکر مي‌کرده اقتصاد يک حوزه علمي نيست و همين‌طوري يک چيزي مي‌گفته و خطابه‌اي غراتر از ديگري بيان مي‌کرده و تمام مي‌شده است. مثالي مي‌زنم. يک ترم شناخته شده در اقتصاد وجود دارد و اينکه کسي که قرار است با فساد مبارزه کند، يک چارچوب و ضوابط و مکانيزمي را بايد دنبال کند. به همين دليل کشورهايي که توسعه‌يافته هستند و اقتصاد را به‌عنوان علم قبول دارند، با فساد مبارزه و آن را ريشه‌کن کرده‌اند. اما کسي که علمي به فساد نگاه نمي‌کند، همين‌طوري درباره آن صحبت مي‌کند. براي مثال، مي‌گويد من فساد را ريشه‌کن مي‌کنم، اسم همه مفسدان در جيب من است و جز آن
پس يک منظر اين است که برخي از کانديداها، اقتصاد را علم نمي‌دانند. بنابراين راجع به آن غيرعلمي حرف مي‌زنند و حرف‌هاي غيرعلمي هم قابل‌نقد نيست.
* يعني شما معتقديد پشت اين وعده‌ها هيچ تحليلي وجود ندارد؟
دقيقاً.
* پس مشاوران اقتصادي آنها کجا هستند؟
شايد مشاوران اين کانديداها يا احساس مي‌کنند نبايد در اين حوزه‌ها دقيق وارد شوند، يا مشاوران خوبي انتخاب نکردند. ببينيد، آقاي قاليباف ادعا کرده در ايران جامعه‌اي ايجاد شده که 4 درصد برخوردار و زالوصفت هستند و از همه امکانات متنعم شدند و 96درصد نيز بيچاره و بدبخت و حاشيه‌نشين هستند.
اصلاً قبل از اينکه اين گزاره را نقد و بررسي کنيم که چه اهانت بزرگي به نظام جمهوري اسلامي است، سؤال مهم من اين است که چگونه اين 4درصد و 96درصد به‌دست آمده است؟ کدام کار پژوهشي و در کدام مؤسسه پژوهشي و دانشگاه صورت گرفته است.
* اين حرف، حتي موضوع دهک‌بندي‌هاي جامعه را هم زير سؤال مي‌برد.
من مي‌خواهم بگويم اين حرف هيچ پايه‌اي ندارد. حالا ايشان گفته 4 درصد و 96 درصد. يک نفر ديگر هم مي‌تواند بگويد 7 درصد و 93 درصد. تفاوتي وجود ندارد. آقاي قاليباف و تيم مشاور ايشان مي‌خواهد بگويد اين حرف غلط است؟ ما هم مي‌گوييم حرف شما غلط است. مي‌خواهند بگويند 7 و 93 درصد را از کجا آورديد؛ ما هم مي‌توانيم بگوييم اين اعداد را از کجا آورديد. يعني مي‌خواهم بگويم وقتي به موضوع علمي نگاه نمي‌شود، فکر مي‌کنيد مجاز هستيد همين‌طوري آمار بدهيد.
اين در حالي است که شما وقتي پزشک مي‌رويد و پزشک مي‌گويد چربي خون شما بالا رفته است، تا به او بگوييد چرا؟ مي‌گويد چربي خون بالاي شما را آزمايش نشان مي‌دهد. حالا ما به‌دليل اينکه اقتصاد را علم نمي‌دانيم، به خودمان اجازه دهيم در اين حوزه هر چه دلمان مي‌خواهد، بگوييم. نتيجه‌اش اين مي‌شود که در عمل نيز هيچ نتيجه‌اي نمي‌گيريم. يعني هيچ گره‌اي از کار اقتصاد باز نمي‌شود. ما وقتي از اساس يک رويکرد غيرعلمي داشته باشيم، تا آخر هم نتيجه‌هاي غيرعلمي را شاهد خواهيم بود.
ازسوي ديگر، مي‌گويند 5 ميليون شغل ايجاد مي‌کنيم. سؤال اين است که چطور فهميديد اين‌قدر شغل ايجاد مي‌کنيد؟ در چه بخشي؟ در بخش خدمات؟ در بخش کشاورزي يا پتروشيمي؟
* عنوان شده با پتروشيمي يک ميليون تني، 200 هزار شغل مستقيم و 400 هزار شغل غيرمستقيم ايجاد مي‌شود.
خب اگر قرار است هر يک ميليون تن توليد پتروشيمي اين‌قدر اشتغال ايجاد کند، پس پايه‌اش را بايد يک‌جا ببينيم. اما اين حرف‌ها غيرعلمي است.
موضوع اين‌جاست که اين افراد انتخابات را يک بازاري تلقي مي‌کنند که عده‌اي در اين بازار خريدار کالا هستند. اين‌ها به‌دليل اينکه فکر مي‌کنند خريدار کالا قدرت تشخيص کالاهاي اصلي را از بدل ندارد، بنابراين مي‌شود هر جنسي را در اين بازار عرضه کرد. قانون کپي‌رايت و برند هم که حاکم نيست، چون کسي با شما براي اينکه برند را تقلب کرده‌ايد، کاري ندارد. پس شما مي‌توانيد نوع تقلبي بهترين برند را هم در بازار ببينيد.
واقعيت انتخابات نشان مي‌دهد که اصلاً ورود در اين انتخابات، عالمانه نيست و برخي کانديداها متوجه نيستند که مي‌خواهند يک کشوري را اداره کنند. وقتي يک فرد مي‌خواهد کشوري را اداره کند، در زمان کانديداتوري و اعلام رسمي مواضع خود و استفاده از ابزارهايي براي اظهارنظرها، بايد برنامه‌هاي دقيقي را عرضه و بيان کند.
* به نظر مي‌رسد برخي از کانديداها دنبال اين هستند که با يک‌سري تعرفه‌ها، رأي مردم را بخرند. اين رفتار چه آسيبي در حوزه اقتصاد خواهد داشت؟
اين به همان مسئله‌اي برمي‌گردد که درباره فروش کالا گفتم. من البته چنين باوري ندارم. من معتقدم مردم ايران قدرت تشخيص کالاي خوب از بد را دارند. من به جِد معتقدم مردم ايران کالاي اصل را از بدل تشخيص مي‌دهند. من يقين دارم مردم قدرت غربالگري دارند و مي‌فهمند کدام حرف عالمانه است و کدام حرف عالمانه و علمي نيست. قطعاً مردم ايران هر صحبت اغواکننده‌اي را به صرف اينکه يک بهشت موعودي را مي‌خواهند عرضه کنند، نمي‌پذيرند. بنابراين نتيجه انتخابات قطعاً نشان خواهد داد که اين‌گونه حرف‌هاي بدون اساس و تجزيه و تحليل و حتي غيرعلمي موجب نمي‌شود که مردم ايران فريب صحبت‌هاي غيرعلمي را بخورند.
* ما به‌هرحال بايد موضع خود را مشخص کنيم که مي‌خواهيم کدام کشور باشيم. کره‌شمالي يا مالزي؟ اصلاحات اقتصادي زمان مي‌خواهد و تمام برنامه‌هايي که تاکنون ازسوي برخي کانديداها اعلام شده، برنامه بلندمدتي نبوده است.
ببينيد، اصلاً فرآيند اين انتخابات موجب شده که بازيگران انتخابات دچار يک تشخيص نادرست از واقعيت شوند. به طور قطع در کشور ما فساد وجود دارد و همه مردم نيز از فساد ناراضي هستند. همه مردم ما مي‌خواهند فساد از بين رود. همه مردم ايران از رانت ناراضي هستند و مي‌خواهند رانت از بين رود. همه مردم ما معتقدند که بيکاري بنيان خانواده‌ها را با خطر جدي روبه‌رو مي‌کند، اخلاق را به چالش مي‌کشاند و بايد براي اشتغال کاري کرد. ولي همه هم مي‌دانند با يک دستمال کثيف نمي‌شود شيشه را پاک کرد.
شما امروز با هر کسي صحبت کنيد و بپرسيد در ميان تمام نهادها و دستگاه‌ها، بيشترين اتهام در حوزه فساد به کدام دستگاه وارد است؛ به طور قطع انگشت را به سمت شهرداري مي‌برند. شما اگر بپرسيد بيشترين رانت و ثروت‌اندوزي يا بيشترين ويژه‌خواري و شکاف طبقاتي در کدام حوزه‌ها ايجاد شده، مي‌گويند کساني که در بخش مسکن و ساخت‌وساز شهري و شهرداري کار مي‌کنند، به اين ثروت بادآورده رسيدند يا از اين ويژه‌خواري‌ها برخوردار بودند. يقينا کسي که 12 سال شهردار تهران بوده و بيشترين حجم ساخت‌وسازها و ويژه‌خواري‌ها و ارتباطات شائبه‌دار در مورد فساد در دوره او صورت گرفته، هيچ‌گاه نمي‌تواند علم‌دار اين باشد که من مي‌خواهم با فساد مبارزه کنم. ممکن است ادعا کند، ولي قطعاً به دل مردم نمي‌نشيند. قطعاً تمام کساني که در تهران و يا شهرهاي ديگر زندگي مي‌کنند، درکي از مديريت شهرداري و نوع هزينه‌کرد و مديريت شهرداري دارند. بنابراين نمي‌توانند به راحتي بپذيرند که با صداي بلندتري يک کسي بگويد مي‌خواهم با فساد مبارزه کنم. چون هيچ نشانه‌اي در کارکرد او در مقابل با فساد ديده نمي‌شود.
* البته مبارزه با فساد هميشه در حد شعار باقي مي‌ماند؛ همان‌طور که در دوره احمدي‌نژاد، مبارزه با فساد فقط در حد اعلام اينکه اسامي مفسدان در جيب من هست، باقي ماند.
به خاطر اينکه آقاي احمدي‌نژاد فساد را نمي‌شناخت. او نمي‌خواست با فساد علمي برخورد کند. او از يک ابزار فساد براي فريب مردم و براي دل بردن از مردم استفاده کرده بود تا مردم را با خود همراه کند. اگر آقاي احمدي‌نژاد مي‌خواست با فساد مبارزه کند، 8 سال رئيس‌جمهوري کشور بود و به اندازه کافي اختيار داشت و مي‌توانست با تمام اين موارد برخورد کند. حتي امروز اين سؤال از آقاي رئيسي به‌عنوان يک کانديدا مطرح است که 10 سال رئيس سازمان بازرسي کل کشور بوده و تمام اختيارات را داشته‌اند؛ آن هم در دوراني که نظام اداري و اجرايي کشور متهم‌ترين دوران به فساد است. اگر شما واقعا قدرت مبارزه با فساد را داشتيد، يا اگر توانمندي مبارزه با فساد را داشتيد و يا اگر ابزارهاي مبارزه با فساد را مي‌شناختيد، در آن 10 سال چه کسي مانع شما بود؟! ضمن اينکه ايشان در همان دوره در قوه‌قضاييه هم صاحب نفوذ بود. يعني تمام ابزارها را در اختيار داشته است.
اين‌جاست که من مي‌گويم با اقتصاد علمي برخورد نمي‌کنند و فقط فروشنده کالاهايي هستند که فکر مي‌کنند خريدار دارد. آقاي رئيسي در يکي از صحبت‌هاي خود مي‌گفت يکي از مشکلات جدي حاشيه‌نشين‌هاي شهرها اين است که خانه‌هاي آنها سند ملکي ندارد. صدور سند ملکي در اختيار قوه‌قضاييه بوده و ايشان معاون اول قوه‌قضاييه بوده است. ديگر صدور سند ملکي به دولت ارتباطي ندارد. وقتي ايشان درباره اين مشکل حاشيه‌نشين‌ها سخن مي‌گويد، اين سؤال مطرح مي‌شود شما که زماني در قوه‌قضاييه بوديد و مسئوليت داشتيد، چرا با اين مشکل برخورد نکرديد.
به نظر مي‌رسد امروز تلقي همه اين است که خريداران اين کالا، افراد فاقد بينش و افرادي هستند که فقط احساس درد مي‌کنند. و اين‌ها با بيان اينکه درمان دردتان دست ماست، به عرضه اين داروها به‌عنوان راه‌حل اعتماد مي‌کنند. ولي من به شعور مردم بيشتر از اين‌ها اعتماد دارم.
* به نظر شما پرداخت يارانه 150 هزار توماني، سياستي ضد اقتصاد مقاومتي نيست؟
ببينيد، اصلاً رويکرد هر دو کانديداهاي هم‌نظر در ارتباط با بحث يارانه‌ها، يعني آقاي قاليباف و آقاي رئيسي، رويکرد اعانه دادن و به نوعي پرداخت به مردم براي تأمين زندگي است. در حالي که اصلاً اقتصاد را نمي‌شود با اعانه اداره کرد. حالا به روشي نيز اشتباه‌هاي زيادي در آن وجود دارد. هر دو کانديداها معتقدند که ما به سه دهک اول مي‌خواهيم سه برابر يارانه بدهيم. به سه دهک اول که مي‌خواهند يارانه بدهند، يعني به 24 ميليون نفر مي‌خواهند يارانه بدهند و حداقل يارانه 6 دهک را قطع کنند.
* اما نگفتند يارانه‌اي را قطع مي‌کنيم.
وقتي که قرار است به سه دهک اول يارانه سه برابر بدهيد، براي منابع آن بايد از يک جايي پول بيايد. اگر مي‌خواهند يارانه 6 دهک ديگر را قطع کنند، اعلام کنند و بگويند به 48 ميليون نفر يارانه نمي‌دهيم و فقط به آن سه دهک يارانه مي‌دهيم. اگر قرار باشد همين سطح از يارانه بماند، سؤال جدي‌تر اين است که اصلاً در ايران و در شرايط فعلي ابزار تفکيک دهک‌ها وجود دارد؟ با چه مکانيزمي آقاي قاليباف و آقاي رئيسي مي‌خواهند متوجه شوند که آقاي X يا خانم Y جزو کدام دهک هستند. اصلاً در کشور ما بانک اطلاعاتي دقيقي در اين زمينه‌ها وجود ندارد.
اگر قرار است همين مقدار يارانه داده شود، پس بايد بگويند يارانه 50 ميليون نفر را قطع مي‌کنيم و به 24 ميليون نفر يارانه سه برابر مي‌دهيم. اگر قرار است به گروه بيشتري يارانه بدهند، بايد بگويند پول آن را از کجا مي‌خواهند بياورند. بالأخره وقتي قرار است يک پولي را پرداخت کنيد، بايد منابع آن از يک جايي تأمين شود.
* اما محل تأمين آن تاکنون اعلام نشده است.
محل تأميني ندارد. محل تأمين آن، درآمدهاي عمومي دولت است. درآمد عمومي دولت در سال‌هاي گذشته موجب شده که دولت پروژه‌هاي عمراني بسياري را نتواند اجرا کند. ما هم مخالف اين‌نوع پرداخت يارانه هستيم. نه‌تنها ما، هر فردي که الفباي اقصاد را بداند، مي‌داند يارانه يعني پرداخت انتقالي. يارانه در همه کشورهاي دنيا هم هست. از يک عده يارانه مي‌گيرند و به يک عده مي‌پردازند. چون همه کشورها پول نفت ندارند. مگر انگليس و استراليا پول نفت دارند؟ در اين کشورها نيز يک دهک‌هايي ضعيف و يک دهک‌هايي غني هستند. از دهک‌هاي غني مي‌گيرند و به دهک‌هاي ضعيف مي‌پردازند. اين هم حساب و کتاب و حد و نصاب تعريف‌شده‌اي دارد. منتها اين‌جا اصلاً قرار بر اين نيست که متري وجود داشته باشد. يک مسابقه است، چون تلقي‌شان اين است که شنونده فاقد شعور و درک و قدرت تشخيص است. بنابراين مي‌گويند ما هر چه اغواکننده‌تر وعده بدهيم، نسبت به ما تمکين بيشتري خواهند داشت. البته من اصلاً چنين چيزي را در شأن ملت ايران نمي‌دانم و يقين هم دارم در اين انتخابات تکليف به اين رويکرد مردم مشخص مي‌شود.
اينکه فکر کنيم مردم قدرت تشخيص و فهم مسائل را ندارند و هر که به هر ترتيب و هر ترفندي قدرت اين را دارد که مردم را فريب دهد، به نظر من اين انتخابات تکليف موضوع را معلوم مي‌کند. البته اين را رد نمي‌کنم که يک‌سري از دهک‌ها در جامعه ما هستند که واقعا به يارانه نيازمند هستند. واقعا حق اين است که اين افراد يارانه بيشتري دريافت کنند. اين را اصلاً دولت رد نمي‌کند. اما سؤال اين است که يارانه 250 هزار تومان را با چه منطقي محاسبه کرده‌اند؟! اين اعداد مفقود است. همين‌طوري گفته‌اند يارانه 250 هزار توماني مي‌دهيم. اتفاقاً مي‌شود اين سؤال را پرسيد شما که قرار است 250 هزار تومان يارانه بدهيد، چرا 500 هزار تومان يارانه نمي‌دهيد؟!
* به نظر شما اگر وعده‌اي که آقاي قاليباف دادند و ماهانه 150 هزار تومان يارانه به يارانه‌بگيران پرداخت شود، آن زمان با چه اقتصادي روبه‌رو خواهيم بود؟
اين از آن مواردي است که اصلاً اتفاق نمي‌افتد. اصلاً شدني نيست. مثل اين مي‌ماند که شما بگوييد يک فرد 30 کيلويي مي‌خواهد 300 کيلو وزنه بزند. بالأخره درآمدهاي کشور معلوم است. دولت چند روش درآمدي دارد و از چند ابزار براي کسب درآمد استفاده مي‌کند. يک راه درآمدي نفت است که مقدار صادرات نفت و قيمت جهاني نفت مشخص است. يک راه درآمدي نيز ماليات است. درآمد مابقي بخش‌ها عددي نمي‌شود. دولت بابت خدماتي که به جامعه مي‌دهد، درآمد کسب نمي‌کند. اگر هم درآمد کسب کند، عددي نمي‌شود. پس کل درآمد دولت يا ماليات و يا پول نفت است.
نکته ديگر اين است که ما در اقتصاد، افزايش درآمد و هزينه را با درصد مي‌گوييم. اينکه مي‌گويند يارانه را سه برابر مي‌کنيم، حرف غيرعلمي‌اي است. ما به طور متوسط در سال حدود 40 هزار ميليارد تومان يارانه پرداخت مي‌کنيم. اگر اين رقم را دو برابر کنيم، 80 هزار ميليارد تومان مي‌شود. اگر سه برابر کنيم، 120 هزار ميليارد تومان مي‌شود.
* وزير اقتصاد يک زماني از شب مصيبت عظماي دولت در هنگام پرداخت يارانه‌ها صحبت مي‌کرد.
ايشان درست مي‌گويد. ما هر ماه 3 هزار و 200 ميليارد تومان يارانه مي‌دهيم. شايد 50 درصد اين رقم به هدف اصابت مي‌کند. از همان ابتدا دولت گذشته يک مسير غلطي را دنبال کرد و حالا 72 ميليون نفر يارانه مي‌گيرند. اين نشان مي‌دهد که مسير گذشته غلط بوده است. حالا ما هم بياييم و مسير گذشته را تکرار کنيم؟
برخي از دوستان متاسفانه کشورداري را با عوام‌داري اشتباه گرفته‌اند. کشورداري يک مقوله است، عوام‌داري يک مقوله است. دولت که بنا ندارد براي مردم دلبري کند. بناي دولت اين است که وظايف خود را انجام دهد. مگر چند درصد جامعه ما، نگاه عوامانه دارند؟ اين يک باور غلط است که فکر مي‌کنند مردم عوام هستند.
من يک زماني گفتم يارانه مسير غلطي را طي کرده است. ما بايد يک مکانيزمي را از روي خوداظهاري جلو برويم و اعلام کنيم يارانه مربوط به نيازمندان کشور است و هر که نيازمند است، بگويد من نيازمند يارانه هستم. اما چرا الآن يارانه‌ها تحمل مي‌کنيم و کسي هم حاضر نيست ديوار يارانه‌ها را بکشد؟


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۵۲۳۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محسن رضایی در جلسه شورای مرکزی شورای وحدت

در این جلسه آقایان دکتر باهنر و بادامچیان و دکتر متکی و حجت الاسلام پور محمدی مطالبی درباره اوضاع کشور و وحدت نیروهای انقلاب و مشارکت مردم در اداره کشور بیان کردند.

 

 محسن رضایی ضمن پاسخ به سوالات، پیشنهاداتی برای کارآمدی و تقویت عقلانیت جمعی در جبهه انقلاب ارائه کرد.

 

وی گفت: ما در عین داشتن قوی‌ترین نظام سیاسی در منطقه غرب آسیا در زمینه اداره کشور نیازمند هم افزایی و انسجام بیشتر وفاداران به نظام و نیروهای انقلاب هستیم.

 

 رضایی با بیان اینکه لازمه انسجام علاوه بر برادری نیازمند عقلانيت جمعی نیز است، خاطرنشان کرد: مردم در این انتخابات با عبور از جناح‌ها وگروههای سياسی نشان دادند که سیاسیون و دولتمردان و گروه‌های سياسی باید به عقلانيت جمعی اهمیت داده و در تقویت آن بکوشند. 

 

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود ادامه داد: خوشبختانه درحوزه سیاست و دفاع و امنیت، کارآمدی وعقلانیت جمعی رشد قابل توجهی کرده است، اما در فعالیت های انتخاباتی و اقتصادی، نیازمند تقویت کارامدی وعقلانیت جمعی هستیم.

دیگر خبرها

  • ثبات ارزی به پیش‌بینی‌پذیر بودن اقتصاد کمک می‌کند
  • فناوری قدرت ساز و ثروت ساز است
  • آمادگی زیمباوه برای استفاده از توانمندی‌های فناوری ایران
  • نتایج مشارکت مردم در اقتصاد دانش‌بنیان چیست؟
  • ضرورت توجه به اقتصاد دانش‌بنیان برای تحقق مشارکت مردم در جهش تولید
  • معین وزارت اقتصاد طالبان: در دوران جمهوریت «فساد» به فرهنگ تبدیل شده بود/ به عنوان فردی «شیعه» با صلاحیت کامل در ساختار امارت اسلامی مشغول هستم
  • دغدغه اصلی‌ام وضعیت اقتصاد و معیشت مردم است
  • فساد را جدی بگیریم/دو راهی مهم گروسی در پرونده ایران/اقتصاد و روان و فرهنگ
  • محسن رضایی در جلسه شورای مرکزی شورای وحدت
  • مردمی‌سازی منابع طبیعی با توجه به طبیعت، اقتصاد و امور اجتماعی